جدول جو
جدول جو

معنی ابرو فراخی - جستجوی لغت در جدول جو

ابرو فراخی
گشاده رویی بشاشی بشاشت خوشرویی خوش منشی خوش خویی تازه رویی خوش خلقی شکفته رویی
فرهنگ لغت هوشیار
ابرو فراخی
((فَ))
خوشرویی، گشاده رویی
تصویری از ابرو فراخی
تصویر ابرو فراخی
فرهنگ فارسی معین
ابرو فراخی
خوش خویی، گشاده رویی، گشاده رو بودن، خوش رویی، خوش رو بودن، تازه رویی، بشر، طلاقت، انبساط، مباسطت، هشاشت، مباسطه، تحتّم، تبذّل، روتازگی، بشاشت
تصویری از ابرو فراخی
تصویر ابرو فراخی
فرهنگ فارسی عمید